یادداشت های یک افسر جوان
دانشجویان،افسران جوان جبهه مقابله باجنگ نرم هستند.حضرت امام خامنه اییادداشت های یک افسر جوان
دانشجویان،افسران جوان جبهه مقابله باجنگ نرم هستند.حضرت امام خامنه ایدرباره من
hamed123@chmail.ir .............
عاشقانت همه نامی و نشانی دارند....
آنکه در عشق تو بی نام و نشانست منم.........................................
ادامه...
از دست مزاحم های وبلاگی...
یکی از مشکلاتی که اکثر وبلاگ نویسان بعد از مدتی با آن روبرو می شوند مزاحمت های وبلاگی است یعنی فردی با یه نام منحصر به فرد کامنتی برای شما میگذارد که حاوی الفاظ نامتعارفی است یا اینکه با نام یکی از بازدیدکنندگان شما نظری را ثبت میکنه و ...
در مورد اول معمولا بلاگر در به در دنبال راهی میگرده که بفهمه اون شخص کی بوده و از کجا بوده ولی متاسفانه در 99.9% موارد نتیجه ای نمیگیره و دپرس میشه!
و در مورد دوم اولین کاری که بلاگر میکنه اینه که طوماری تهیه می کنه و تا جایی که آن فرد از همه جا بی خبر بدبخت میخوره، فحشش میده و ...
خب پس باید چه کار کرد ؟
- بعضی بلاگرها خیلی کودکانه برخورد میکنند، تو عصر فناوری اطلاعات که به محض ساخت هر ویروسی، یک آنتی ویروس هم براش ساخته میشه، به محض ساخت هر تله امنیتی، یک راه فرار هم ساخته میشه، پس تغییر دادن ای پی کار چندان مشکلی نیست که البته خیلی از کاربرهای ساده ازش بی اطلاعن.
- ببین بلاگر عزیز از اون جایی که این مزاحم های باهوش از روشهای مختلفی برای تغییر آی پی خودشون استفاده می کنند شما باید قید پیدا کردن مزاحم را بزنید و در واقع شتر دیدی ندیدی!
حتی اگه مطمئن باشی دو کامنت دارای یک آی پی ثابت هستند هم قابل استناد نیست، چون به محض اینکه طرف disconnect کنه، اون آی پی به یک کاربر دیگه همون ISP تعلق میگیره،پس دیگه رو هوا به ملت تهمت نزن.
به جای اون بی سر و صدا کامنتای غیر مودبانه رو هم از وبلاگت و هم از ذهنت پاک کن و کارتو ادامه بده.
- بلاگرها باید متوجه باشن که فضای مجازی به خصوص وبلاگ، زندگی شخصی و خصوصی نیست.
- و صحبتی هم با مزاحم ها یا کسانی که نمیخوان شناخته بشن:اولا نمیدونم که تو بیماری یا بیکار ولی حداقل اگه از ip changer استفاده میکنی اول یه بار چک کن ببین واقعا کار میکنه یا سرکاریه.دوما با اسم خودت کامنت بذار تا هم دلت بیشتر خنک بشه و هم انگ مزاحم وبلاگی بهت نچسبه!
پ.ن 1: پسوردتونو با اطمینان بالا انتخاب کنید وبه طور دوره ای تغییر دهید.
پ.ن2: بیاییم با هم روراست باشیم و کمی بیشتر به هم اعتماد داشته باشیم.
و حالا در هوای سرد این روزها، در این قحطی آب و احساس، یاد مرگ می‌چسبد!
انگار اگر هر روز هم به قبرستان یا مراسم ختم برویم، باز هم یادمان میرود که مرگ همین نزدیکی هاست...
قبرستان یا آرامستان، هر چه دوست داری بگو فرقی نمیکند اینجا آخر دنیای رنگارنگ توست و تو با هر قد و قواره ای باشی بیش از یک قبر جا نداری.
قبرستان برای برخی زیباترین جای دنیاست برای آنان که فهمیده اند این دنیا پایانی دارد و روزی باید جمع کرد و به سرایی دیگر رفت.
احتمالا همه ما یکبار به قبرستان شهرمان رفته ایم.
آنجا مکانیست که ساکنانش همه یکسانند، هنرمند، پارسا ، گنهکار ، کودک، پدر و مادر . درست مثل زمانی که متولد شده ایم.
آنجا دارا و ندار نمی شناسد.البته این شناسایی فقط محدود به زیر خاکش می شود، هنوز روی خاکش فقیر ، فقیر است و غنی ، غنی ؛ از سنگ روی قبرشان پیداست و از خیرات بستگانشان حتی.
آنجا بسی منظم است و هرکس نشانی دارد، قطعه ، ردیف و بلوک. تو فقط میتوانی در جای خودت آرام گیری، چون تو را در گور دیگری نمیگذارند!
آنجا جایی است که تمام نوشته های روی قبرها را به خط نستعلیق می نویسند!
راستی آنجا دیگر تفکیک جنسیتی هم نیست!
و آنجا دیگر تنهایی، تنهای تنها.همه فقط تا دم قبر با تو هستند.البته اصراری هم نداری که داخل بیایند.یک متر جا که بیشتر نیست!
این روزها تا فرصت هست کمی هم به مرگ فکر کنیم، چون روزی می رسد که برای فکر کردن خیلی دیر است...
«به ما هم که گفته اند شما ... در فرصت‌های مناسب بروید قبرستان -حالا اختصاصی به روز و شب جمعه ندارد- (به این خاطر است که) قبرستان مدرسه است. بسیاری از ماها نمی‌دانیم اصلاً قبرستان رفتن برای آن درس‌گیری است، خیال می‌کنیم برای آمرزش اموات است البته آمرزش اموات و موعظه هم در آن هست.»
آیة الله جوادی آملی
بازگشت سرود های انقلابی
آهنگ زیبای حامد زمانی با نام مرگ بر آمریکا آنقدر زیبا و پرانرژی و انقلابیست که نمیشود شنید و با بند پایانیش1 بغض نکرد و چیزی ننوشت.
بیش از سی سال از انقلاب شکوهمند اسلامیمان می گذرد، از آن زمان ده ها سرود انقلابی آمیخته با مفاهیم دینی به جا مانده است که در سالهای بعد از پیروزی انقلاب و دفاع مقدس باعث می شد شور و هیجان مردم صد چندان شود و ارزشها و اهداف انقلاب از یادها نرود.اما بعد ها به بهانه های مختلف مثل پایان یافتن جنگ و تنش زدایی و ... دیگر نه سرودی گفته شد و نه خواننده ای به سراغ آن رفت.گذشت و گذشت تا سالهایی آمد که رییس جمهوری شجاع دوباره همان حرفهای امام عزیزمان در تحقیر ظالمان را با لحنی انقلابی در دنیا تکرار کرد و پرده از جنایات مستکبرین جهان برداشت تا آنجا که نفس دشمن به شماره افتاد و به هر کار غیر انسانی مثل تحریم دارو و ترور دانشمندان هسته ای و ... دست زد تا چند صباحی بیشتر زنده بماند و البته خود را رسواتر کرد.و باز هم گذشت تا فردی سکان دستگاه اجرایی کشور را به دست گرفت که مدعی بود می شود با حفظ تمام حقوق و عزت و اقتدارمان ، غربی ها را از تحریم و اقدامات خصمانه علیه کشور و ملت ظلم ستیزمان بازداشت.ولی خیلی زود خبرهایی شنیده شد که دیگر نباید مرگ بر ظالم گفت و ...
و اما از آنجا که عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد...
همین حرفهای منفعلانه باعث شد دوباره سیاهه جنایات آمریکا و نوکرانش برای ملتی که سالهاست ریخته شدن خون جوانانشان را از چنگال مستکبرین جهان نظاره کرده است در یادها زنده و سیل مقاله ها و کلیپها و آهنگ های دهه شصت به فضای مجازی و مجامع فرهنگی سرازیر شود.اما در این میان آهنگی بیش از همه جلب توجه میکرد.آهنگی نو از خواننده ای جوان و پرشور که با لحنی مقتدرانه مفاهیم عاشورایی را با وقایع زمان حال آمیخته بود و به زیبایی این پیام را فریاد میزد که : شمرِ هزار و چهارصد سال پیش مرد،شمر زمان خود را بشناس! مگر نه این است که انقلاب و مقاومت سی ساله ما در برابر آمریکا از واقعه کربلا الهام گرفته است؟ (چیزی که هنوز حتی خیلی از مداح های ما آنرا درک نکرده اند! و در بهترین حالت اگر خیلی ولایتی باشند در انتهای مداحی شان به یک خط دعا برای رهبر انقلاب اکتفا میکنند.گویا هدف اصلی از این همه تاکید بر عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) گریه و شنیدن مصائب وارد بر آن حضرت بوده است!)2
آری، این آهنگ انقلابی دوباره سرودهای ابتدای انقلاب را به خاطرها آورد... به امید آنکه این اتفاق، مطلعی برای سرودها و مداحی هایی از این جنس باشد...
تماشای کلیپ زیر را از دست ندهید...(همخوانی زیبای گروهی از نوجوانان که این آهنگ را دلچسب تر کرده است)
پ.ن:
1-مرگ بر قطعنامه های بستن فرات , قحط آب
مرگ بر تیرِ مانده بر گلوی کودک رباب ,
مرگ بر قطع خنده های روشنِ علیرضا ,
مرگ بر گلوله ای که خط کشید روی خاطرات آرمیتا ,
یک کلام مرگ بر آمریکا
2-حضرت امام:مجلس عزا نه برای این است که گریه کنند برای سیدالشهدا و اجر ببرند البته این هم هست و دیگران را اجر اخروی نصیب کند ـ بلکه مهم , آن جنبه سیاسی است.(صحیفه امام جلد ۱۶ , ص ۳۴۵ و ۳۴۶)
لازم است در نوحه ها و اشعار مرثیه و اشعار ثنای از ائمه حق(علیهم سلام الله), به طور کوبنده , فجایع و ستم گری های ستمگران هر عصر و مصر یادآوری شود.(صحیفه امام ج ۲۱ ص .۴۰۰)
چرا گاهی این خیابان یک طرفه است؟
فقط میخواستم چند خط درباره این روزها بنویسم.
صدا و سیمای ما را چه میشود که گاهی فکر میکند او باید برای مردم تصمیم بگیرد که چه زمانی و حرف چه کسانی را بشنوند.چند ماه است که سیمای ما دربست در اختیار دولتمردان است، فرقی نمیکند موضوع مسایل هسته ای باشد یا اقتصادی ،داخلی باشد یا خارجی، انگار این روزها هیچ مخالفی نباید مقابل سخنگویان دولت قرار گیرد!
مثلا چند هفته ای است که مناظرات تلویزیونی جمعه ها و برخی برنامه های زنده مانند پایش و گفتگوی ویژه خبری و نگاه یک و ... بدون دعوت از نمایندگان دولت قبل و یا لااقل از یک نفر مخالف جدی دیدگاه دولت فعلی روی آنتن می رود.انگار صدا و سیما پیام مردم در انتخابات را بیش از حد درک کرده است!
جالبتر آنست که مثلا نتیجه یکی از این میزگردهای اقتصادی یک چیز بیشتر نیست:
احمدی‌نژاد و تحریم‌ها دو عامل اصلی مشکلات اقتصادی!
فرضا که دولت احمدی نژاد هیچ کار مثبتی در این 8 سال انجام نداده است ولی انصاف حکم میکند به نمایندگان دولت او هم فرصت داده شود مثل بقیه دولتها از عملکرد خود دفاع کنند.
شاید دولتمردان قبل و بعد از احمدی نژاد آنقدر عملکردشان سیاه است که حضور او را برنمیتابند.یادمان باشد که سال 92 سال اول این دولت نیست، بلکه سال هفدهم این دولت است.
ما فقط انتظار داریم صدا و سیما فضایی فراهم کند که اصلاح طلبانی که این روزها بیشتر از همه به دولت قبل انتقاد میکنند و عملکرد اقتصادی و سیاسی و فرهنگی احمدی نژاد را زیر سوال میبرند به صورت رودررو و دوطرفه همه حرفها و انتقادات خود را در مقابل نمایندگان احمدی نژاد یا دیگر اصولگرایان منصف مطرح کنند.نه اینکه این خیابان یک طرفه باشد.
شاید صدا و سیما عادت کرده که حتما بعد از اعتراض مردم به یک برنامه یا رفتار یک مجری یا مسایلی از این دست، رفتار خود را اصلاح کند!
پس باید اعتراض کنیم:
روابط عمومی شبکه یک
تلفن : 22013901 – 22013902
پیامک : 300001
ایمیل : sima1@irib.ir
پ.ن :
صادق زیباکلام :بینی و بین‌الله من از تیر84 به احمدی‌نژاد انتقاد کردم و به من کاری نداشتند، شاید احمدی‌نژاد من را داخل آدم نمی‌دانست و دون شأن خود تصور میکرد که حتی بخواهد به من بگوید؛ ساکت شو، احمدی‌نژاد اجازه می‌داد به او انتقاد و حمله شود.
به گزارش نکات پرس، این فعال اصلاح‌طلب در مناظره" احمدی‌نژاد84، احمدی‌نژاد 92" در هفته‌نامه مثلث اظهار داشت: اگر خود احمدی‌نژاد در این انتخابات نامزد شده بود به نظر من حداقل 15 میلیون رأی می‌آورد چرا که معتقدم خود احمدی‌نژاد 15 میلیون رأی بالقوه دارد.
لینک مطلب در خبرگزاری فارس:
http://farsnews.com/newstext.php?nn=13920801000001
لینک مطلب در پایگاه تحلیلی خبری 598